باختر زمین دانش را با نقاشی می آمیزد و خاور زمین شعر را. نگارگر باختر به سایه روشن، دور و نزدیک می گراید.
پرده ساز خاور به نقش ناپیدای جهان، آن به نزدیک و این به بی پایانی...
... تنهایی باختر زمین، تلخی و خشونت به بار می آورد و وارستگی خاور زمین، اندوه.
برابر خشم و سودازدگی اروپا، آسیا نرمی و توازن می نشاند. هرگز شراب خونریز از قلم موی شاعر چینی نمی چکد و هیچ گاه به دیده آسیایی ببرهای خشم ، پرهیزگارتر از اسبان دانایی نیستند...
ادامه...
من خودم به شخصه توری رفتار نمی کنم که همه چی تموم شه....فقط مثل گذشته همه چیمو بهش نمیگم....یا اصلا یه دوستی سطحی باهاش برقرار میکنم...شایدم باهاش بشینم و صحبت کنم...(البته اینکه باهاش صحبت کنم بستگس به آدمش داره)
سلا مهدیس جون وبلاگت خیلی خوبه دیگه تا اخر عمرم بهش نگاه هم نمی کنم این هم واسش زیاده اما خوشبختانه هیچ وقت یه همچین حالی بهم دست نداده و تو یه همچین موقعیتی گیر نیفتادم
من اول دوست دارم فلسفه اینکه چرا این سوال رو مطرح کردی رو بدونم...
اگر دوست من باشه کاری می کنم که شرمنده اش کنم جوری که بفهمه من متوجه شدم اما بازم باهاش مهربونم تا اون اشتباهش رو بفهمه وقتی فهمید واسه همیشه ترکش میکنم تا حداقل من به وظیفه دوستیم عمل کرده باشم... من معتقدم که ( چون با بد بد کنی پس فرق چیست؟)... موفق باشی گلکم...
بهترین ضد حال به اون میتونه این باشه که دیگه خیلی تحویلش نگیرین. ولی یادمه با یکی از دوستام دقیقاْ همین اتفاقی که برا شما افتاده برا منم پیش اومد که آخر خودش اومد و معذرت خواهی کرد .
بهترین ضد حال به اون میتونه این باشه که دیگه خیلی تحویلش نگیرین. ولی یادمه با یکی از دوستام دقیقاْ همین اتفاقی که برا شما افتاده برا منم پیش اومد که آخر خودش اومد و معذرت خواهی کرد .
چی کارش میکنم؟
میگیرم سرشو گوش تا گوش میبرم
قابل توجه همه ی دوستام
که منو می شناسن
البته اگه اینجوری بودن تا حالا بریده بودم
من خودم به شخصه توری رفتار نمی کنم که همه چی تموم شه....فقط مثل گذشته همه چیمو بهش نمیگم....یا اصلا یه دوستی سطحی باهاش برقرار میکنم...شایدم باهاش بشینم و صحبت کنم...(البته اینکه باهاش صحبت کنم بستگس به آدمش داره)
خفش می کردم
نه.....قلبش فشار می دادم
سلا مهدیس جون
وبلاگت خیلی خوبه
دیگه تا اخر عمرم بهش نگاه هم نمی کنم
این هم واسش زیاده
اما خوشبختانه هیچ وقت یه همچین حالی بهم دست نداده و تو یه همچین موقعیتی گیر نیفتادم
سلام مهدیس جان
من اول دوست دارم فلسفه اینکه چرا این سوال رو مطرح کردی رو بدونم...
اگر دوست من باشه کاری می کنم که شرمنده اش کنم جوری که بفهمه من متوجه شدم اما بازم باهاش مهربونم تا اون اشتباهش رو بفهمه وقتی فهمید واسه همیشه ترکش میکنم تا حداقل من به وظیفه دوستیم عمل کرده باشم...
من معتقدم که ( چون با بد بد کنی پس فرق چیست؟)...
موفق باشی گلکم...
مهدیس جون تو میگی چی کارش کنم؟
سرشو ببرم خوبه
حالا چرا این سوالو مطرح کردی؟
بهترین ضد حال به اون میتونه این باشه که دیگه خیلی تحویلش نگیرین. ولی یادمه با یکی از دوستام دقیقاْ همین اتفاقی که برا شما افتاده برا منم پیش اومد که آخر خودش اومد و معذرت خواهی کرد .
بهترین ضد حال به اون میتونه این باشه که دیگه خیلی تحویلش نگیرین. ولی یادمه با یکی از دوستام دقیقاْ همین اتفاقی که برا شما افتاده برا منم پیش اومد که آخر خودش اومد و معذرت خواهی کرد .
مکانی برای بحث و بررسی روند وبلاگ نویسی در لارستان
وبلاگ بررسی به همه وبلاگ نویسان لارستانی لینک می دهد
http://www.barrasi.blogfa.com